سال گذشته شاهد پاسخ رهبرمعظم انقلاب به نامه جمعي از دانش آموختگان حوزه در باب نقد و نوآوري بوديم، از آن زمان تا اكنون، اين موضوع به يكي از مباحث مهم مطبوعات و محافل علمي تبديل گرديده است. به عنوان پرسش اول، درباره خواستگاه توليد علم و نظريه پردازي توضيح بفرماييد.
ضمن تشكر از شما و آرزوي موفقيت و بهروزي، بايد عرض كنم كه موضوع توليد علم و نظريه پردازي براي كشور ما يك ضرورت اجتناب ناپذير است. در واقع ما براي جبران عقب ماندگي ها و به دست گيري ابتكار عمل در اداره كشور، چاره اي جز حركت به اين سمت نداريم. به نظر مي رسد ما خيلي دير به اين فكر افتاده ايم، اگر پتانسيل و شور و حرارت جوانان در اوائل انقلاب، به جاي جنگ، مصروف توليد علم و سازندگي مي شد، بدون ترديد الان ايران يكي از كشورهاي قدرتمند منطقه بود. و لذاست كه خسارت و صدمه اي كه در جنگ 8 ساله با حمايت غرب بر ما وارد شد، غيرقابل محاسبه است. حتي پس از پايان جنگ تا الان كه بيش از يك دهه گذشته، اين موضوع به صورت جدِي تعقيب نشد؛ وليكن هنوز دير نشده و ماهي را هر وقت از آب بگيري تازه است.
آزادي اين نيست كه اجازه بدهند تا ما در جهالت و مقلد بودن رشد كنيم، بلكه برعكس آزادي يعني نگذارند مقلد باشيم يا مقلد باقي بمانيم. بنابراين پرواضح است كه كسب جايگاه شايسته در جهت فرهنگي، اقتصادي و سياسي در جهان، تنها از طريق توليد علم و پيشتازي در اين عرصه حاصل ميشود |
به نظر شما چگونه بايد توليد علم جز مطالبات دسته اول مردم قرار بگيرد؟
براي تحق اين مهم لزوما بايد يك حركت خودجوش و فراگير در كشور ايجاد شود. كارهاي منفرد و البته ارزشمند هميشه بوده و هست، به عبارتي جريان پژوهش در طول تاريخ هيچگاه قطع نشده است، ولي آنچه امروز موجب تحوّل در كشور ميشود، ايجاد يك جنبش و اراده ملّي براي توليد علم و نظريه پردازي است |
در فاصله صدور پيام رهبري تا الان كه حدود يكسال سپري شده، از نظر جناب عالي چه ميزان اين موضوع جدي دنبال شده است؟
بسياري پس از شنيدن پيام رهبر انقلاب ـ در عين مسرت و خوشحالي ـ شديداً نگران تبديل اين رهنمودها به اقدامات تشريفاتي، نمايشي و يا سطحي بودند. حقيقتاً با سابقه اي كه در مواجهه با برخي از مسائل اساسي طرح شده از سوي رهبري داريم، اين نگراني ها به جا بود. الان هم كه حدود يكسال گذشته، به رغم اقدامات برخي از عناصر دلسوز، به نظر اينجانب اصلاً برخورد شايسته اي با اين موضوع صورت نگرفته است؛ با برگزاري همايش و سمينار نيزعلم توليد نمي شود، ـ هرچند برخي همايش ها ممكن است مفيد باشد ـ لذا همچنان موانع جدي در مقابل توليد علم در كشور وجود دارد. به هرحال ما پيشداوري نمي كنيم و منتظريم همانطور كه مقام معظم رهبري در پيام خواسته اند، در سالگرد پيروزي انقلاب، گزارشهاي اقدامات شوراي عالي انقلاب فرهنگي، وزارت علوم و شوراي مديريت حوزه به محضر مردم عرضه شود و اگر اين گزارشات حاكي از كم توجهي به اين موضوع بود، اولاً با اين مجامع برخورد جدي صورت گيرد و ثانياً براي پيشبرد اين امر تدبير جدي اتخاذ شود.
فكر نمي كنيد مجلس شوراي اسلامي بايد در اين زمينه جدي وارد شود؟
وقتي سخن از اراده ملي و جنبش فراگير است، يعني همه بايد خود را در قبال توليد علم مسئول بدانند و طبعاً مجلس كه مهم ترين مقام تصميم گير در كشور است، نقش كليدي دارد. متأسفانه كارنام مجلس ششم در زمينه توليد علم و نظرپردازي، كارنامه خوبي نيست. شايد مجلس فعلي به تنها چيزي كه فكر نمي كند همين توليد علم باشد! اميدوارم با توجه به نزديكي انتخابات، و آشنايي روزافزون مردم با ضرورت اين موضوع، در مجلس بعدي گام هاي اساسي در اين جهت برداشته شود. نكته جالبي نيز درباره يكي از مصوبات مجالس گذشته بايد عرض كنم كه بدترين نوع نگاه به منزلت دانش و دانشوري است؛ اين مصوبه گفته كه هر شخصي كه عضو هيات علمي دانشگاه باشد و يك دور نماينده شود، به درجه استادي با بالاترين پايه ارتقاء خواهد يافت!
به نظر جناب عالي چه ميزان زمان نياز داريم تا به جريان توليد علم در كشور دست پيدا كنيم؟
من پيشنهاد مي كنم: يك تيم مجرب و كاركشته، مركب از دهها استراتژيست و متخصص مديريت پژوهش، از سوي شخص رئيس جمهور مامور تهيه اين برنامه بشوند و پس از تاييد برنامه، ستادي به رياست شخص رئيس جمهور مسئوليت هماهنگي و نظارت بر اجراء برنامه را عهده دار گردد. نظير اين اقدام در كشورهاي توسعه يافته انجام شده است |
اگر موافق باشيد وارد مقوله موانع توليد علم بشويم.
اجازه مي خواهم قبل از ورود به مبحث موانع، درباره بستر فرهنگي ـ تاريخي و ظرفيت هاي موجود در مسير توليد علم و نظريه پردازي اشاراتي داشته باشم. كشور ما داراي ظرفيت هاي منحصر بفردي است. از جهت تاريخي ملت ايران صرف نظر از هوش و استعداد خدادادي، همواره ملتي علم دوست و علم پرور بوده است و اين موضوع پس از ورود اسلام به ايران و به ويژه تشيع، به اوج خود مي رسد. يكي از دغدغه هاي اصلي اسلام رونق علم و انديشه است. اساساً ايمان بدون علم فاقد ارزش است. تعاليم قدسي اهل بيت(ع) مملو از علم و حكمت است. ما نظير كرسي هاي علميِ دوران امام صادق(ع) را در تاريخ پيدا نمي كنيم. از وجوه مميزه تشيع نسبت به ساير مذاهب نيز همين علم پروري و آزادي انديشه است. علم در فضاي اختناق و تحِجر رشد نمي كند، و آزادي در چارچوب اخلاق و فضيلت هاي انساني در تشيع، دستاوردهاي علمي زيادي را به دنبال داشته است. در اسلام، علماء و دانشمندان در هر رشته اي، از بالاترين درجه، يعني درجه انبياء برخوردارند و لذا عوامل انحطاط جهان اسلام را بايد در جاي ديگر جستجو كرد. بنابراين ما از جهت فرهنگي و تاريخي داراي پشتوانه محكمي هستيم كه مهمترين آن اسلام و سنت هاي ايراني است. همچنين كشور ما از جهت منابع انساني براي توليد علم، غني است. جمعيت استعداد درخشان در كشور ما سرمايه اي است كه تا الان خودمان از آن بي بهره بوده ايم، به عبارتي، ديگران از سرمايه هاي ما استفاده كرده اند.
نظر شما